بازگشت
جمعه, ۶ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۵۱ ب.ظ
بلاخره سفر کربلای منم به پایان رسید و مثل خیلی های دیگه برگشتم ...
این سفر از همه نظر عجیب ترین سفر عمرم بود !! هم از نظر معنوی و هم از سایر نظر ها ...
شاید یه ذره بهمون فشار اومد تو این سفر و ماجراهایی بر ما گذشت ...
ولی به قول شاعر :
ماجرایست ماجرای سرت / هر چه آمده سرم فدای سرت
کلا شاید ده روز بیشتر طول نکشید ولی اندازه یک سال خاطره و حرف دارم که خیلی هاش قابل گفتن نیست و خیلی هاش رو هم قول دادم نگم!!
ایشالا این سفر قسمت همه ی عاشقا بشه اونم از نوع اربعینش ...
فقط یه نکته میمونه ...
اونم اینه که من برگشتم تا به همون مرتضای سابق برگردم یا برگشتم تا از مرتضای سابق به یه مرتضای درست حسابی برگردم !!؟
راستی دوست دارم به مرور زمان خاطرات این چند روزه رو بنویسم البته فقط اوناییش رو که قابل گفتنه !!
پ ن : آدم تا نره کربلا قدر امام رضا (ع) رو نمیدونه ... پس به قول علی خو : فدای امام رضا (ع) بشم !
۹۲/۱۰/۰۶