براتعلی من!

نمیدونم شما هم سریال پرده نشین رو دیدین یا نه...
من که فوق العاده دوسش داشتم و دنبالش میکردم
مخصوصا با یه شخصیت فیلم خیلی ارتباط برقرار کردم و به دلم نشست...
اون شخصیت کسی نبود جز براتعلی ...


کلا به نظر من، همه آدم ها تو وجود خودشون یه براتعلی دارن که کلا درگیره!!
نمیدونم به استیل های براتعلی توجه کردین یا نه... نمیدونست به چه دردی میخوره!!
اصن آرامش نداشت... میخواست مفید باشه و به درد بخور ولی نمیدونست کجا مفید تره!
طلبگی، کشاورزی یا اصن کانون فرهنگی!!براش مهم نبود چی میشه فقط میخواست مفید باشه و به درد مردم بخوره...
وجودش پر ابهام بود و شک!مطمئن نبود که کاراش درسته یا نه!!تکلیفش با خودش معلوم نبود!!
به نظرم هر کی تکلیفش رو با خودش مشخص کنه دیگه تمومه!آروم آرومه...
نه این مشکل نخوره تو زندگیش ها...قطعا میخوره ولی چون میدونه راهش چیه تحمل میکته و ادامه میده!
ولی وقتی سردرگم باشی با کمتری فشار کم میاری و میچایی!!
من دقیقا الان براتعلی ام!!
نمیدونم کی حاج آقا شهیدی عمامه منو میذاره تا به آرامش برسم!اصن حاج اقا شهیدی برای من هست؟؟
پ ن1: اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است ....

پ ن2: یاد نژاد علی بخیر .... ( آخرش هم نفهمیدم فامیلی این بنده خدا چی بود:))) )